سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
نرسیدن خیرت [به دوستان] به دوستی [آنان]با دیگران می انجامد . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: یکشنبه 103 اردیبهشت 16

یک غنچه نرگس

آرزوی شکفتن

تیک تاک ساعت

خاک خشک گلدان

زوزه باد

فریاد آسمان

شرشر ناودان                  این آرزویم بود

اما چه سود

پاهایم را توان رفتن نیست

فقط چند قدم مانده تا مرگ نرگس

یارای رفتنم نیست

مادر کی می آیی....عصایم نیست

فقط یک راه مانده است

او را برانم از اتاقم

برای همیشه

تا پابند من نباشد

نرگس من

برو به سوی سرنوشت

پابند من نباش

من پاهایم....مادر عصایم کو


 نوشته شده توسط پرواز233 در جمعه 85/5/27 و ساعت 6:0 عصر | نظرات دیگران()

می گریم و مست می شوم از بوی کاهگل قدیمی که هنوز فراموشم نکرده است

وفا را بیاموز از مشتی گل و خاک که خدایی تا ابد پاک است و پاک

بر می گردم و به اطاقک کنار حیاط می نگرم لحظه های شاد با تو بودن را مرور می کنم

آن هنگام که با پیراهن نازک بر آستانه در ایستاده بودی و من صدا زدم

تنت را نبیند آفتاب

و تو گفتی ای آفتاب بتاب

بتاب تا ابد

تا گرم کنی محفل ما را

خندیدم و گفتم:در محفل ما رونق اگر نیست گفتی هست

و من باز خندیدم

شرم نکرد گنجشک نری و پیش چشمان ما پرده حیا را درید

من هم تقلید کردم

دست به تقلیدم خوب است

و تو با دستانت پاک کردی عرق شرم را از صورتم....خندیدم

یک نخ سیگار روشن کردم با زغال زیر کرسی

اولین پک را تو زدی

صدای سرفه های مکررت هنوز در گوشم هست

راستی چه شد که سیگار نفست را گرم نکرد

نه بهتر است بگویی چه شد که رفتی

به کجا

کی رفتی

شنیدم دخترکت پدرش را می جوید

نگران او نیستم نگران او نیستم

نگران نفس گرم توام

نگران زغال کرسی ام

نگران زندگی

نگران مردگی

نگران همه چیز

نا امیدم کردی

 


 نوشته شده توسط پرواز233 در چهارشنبه 85/5/25 و ساعت 10:53 عصر | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 4683
جستجو در صفحه

خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو
موسیقی وبلاگ من